۱۳۸۹ آبان ۴, سه‌شنبه

آرزو

برای همسایه‌ای که نان مرا ربود ، نان

برای دوستی که قلب مرا شکست ، مهربانی

برای آنکه با آبرویم بازی کرد ، آبرو 
برای آنکه روح مرا آزرد ، بخشایش
برای آنکه بی حرمتی کرد، ادب
برای آنکه دروغ گفت ، وجدان 
برای آنکه ترسید ، شجاعت

و

برای خویشتن خویش

آگاهی و عشق و دوستان یک رنگ را

آرزو میکنم



بهزاد بهشتی پور

۱ نظر:

میترا گفت...

سلام مامک جان. ببخش که برات میل نزدم . من اینترنت پر سرعت ندارم و الان مدتی است نمی تونم ایملام را باز کنم و جواب بدم یا چیزی بفرستم. چون در گیر پروژه کاریم بودم وقت کمی هم داشتم که برم کافی نت. اما در اولین فرصت باید فکری به حال این اینترنت خاک به سر پت پتو ! بکنم.
اما تو چرا اینقدر دلت گرفته دختر؟ نگرانم می کنی ها! اگر بودم با صدای نکره ام برایت حافظ و خیام می خوندم و تا حال کنی . اگه میتونی یه سر بیا ایران شاید حالت رو بهتر کنه. ما هم زیارتت می کنیم. هر کمکی از دست من بر میاید بگو اما سعی کن به چیزای خوب فکر کنی........